اولین بالن سوار جهان که بود؟
به گزارش درگ فایل، 233 سال قبل وینچنزو لوناردی (Vincenzo Lunardi) اولین بالن سواری بود که پرواز بر فراز انگلستان را فقط با یک سگ، یک گربه و دو کبوتر تجربه کرد. این پرواز، شروعی هیجان انگیز برای پرواز بالن های امروزی بود.
شاید نام اولین کسی که روی کره ماه قدم گذاشت، یا شخصی را که دور تا دور جهان را به تنهایی پرواز کرد بدانید، اما احتمالا در خصوص وینچنزو لوناردی چیزی نشنیده اید که برای اولین بار در تاریخ بر فراز انگلستان با بالن هوای گرم پرواز کرد.
لوناردی که در سال 1795 در ایتالیا به جهان آمد، کار خود را به عنوان دیپلمات شروع کرد و دبیر مجمع ناپولیتن انگلستان شد. در همین دوران به گزارشات ارسالی به خصوص اختراع نو فرانسه یعنی بالن علاقه مند شد، پارچه بزرگی که بعد از پر شدن با هیدروژن می توانست در آسمان پرواز می نماید.
متاسفانه لندنی ها فکر نمی کردند او یا هیچ شخص دیگری بتواند قادر به انجام این کار باشد. فرانسه پیروزیت هایی در این رشته داشت، اما بالن سوارهای بریتانیا شکست می خوردند؛ آن ها در حین بلند شدن، خسارت جبران ناپذیری به بالن خود می زدند یا اصلا نمی توانستند پرواز نمایند. اگر هم مثل جیمز تیتلر (James Tytler) بالاخره پیروز می شدند، فقط مدت زمان کوتاهی قادر به پرواز بودند.
وقتی لوناردی به لندن رفت، با شور و شوق فراوان راجع به آن حرف می زد. با اعلام نمایش عمومی بالن خود و پخش تبلیغاتی که تجربه یک سفر رویایی بزرگ را وعده می داد، اشتیاق مردم را برانگیخت. او و خدمه اش در 15 سپتامبر سال 1784 بالنی را به لندن آورده و بعد از پر کردن آن با گاز، پرواز کردند.
کوشش های زیاد یا شاید هم ویژگی ذاتی لوناردی در نمایش بود که توانست اعتبار این پرواز فوق العاده را به نام او ثبت کند. او لحظه به لحظه این ماجراجویی را در یک جزوه 16 صفحه ای به نام سفر بزرگ هوا ایستای لوناردی منتشر کرد که خود را به عنوان یک خارجی همه فن حریف توصیف نموده بود.
در ابتدا نوشته بود که حدود 150 هزار نفر از هر قشر و مرتبه ای آمده بودند تا این پرواز را دیدن نمایند. آن هایی که شک داشتند و کسانی که از پیروزیت آن مطمئن بودند، همگی آمده بودند و تمام محوطه و ساختمان های اطراف مملو از جمعیتی با هر سن و سال، ملیت و طبقه اجتماعی بود.
با وجودی که از خیل بزرگ جمعیت تعریف نموده بود، اما جزوه خود راجع به اولین بالن سواری را به مهم ترین دیدنگران این ماجرا یعنی جورج آگوستوس فردریک (George Augustus Frederick) و شاهزاده ولز که در آن موقع فقط 14 سال داشت، تقدیم کرد.
این نمایش به قول او، پیش از برخاستن از روی زمین شروع شد، زمانی که خدمه مشغول کنترل پارچه بالن بودند، یکی از ستون های مهارنماینده بر سر یکی از افراد افتاد؛ خوشبختانه او با مهارت کافی توانست به یک طناب آویزان شده و بدون هیچ نگرانی تا پایین سر بخورد.
در ادامه می نویسد وقتی او و دستیارش ساعت یک ظهر وارد سبد بالن شدند تا برای پرواز آماده شوند، فهمیدند که بار آن خیلی سنگین شده و دستیارش مجبور به ترک سبد شد. با این حال دو کبوتر، یک سگ و گربه توانستند او را در این پرواز همراهی نمایند.
بعد از بلند شدن هم ماجرای دیگری رخ داد، بالن خیلی به خانه ها نزدیک شده بود که لوناردی با پرتاب چند کیسه شن و یکی از پاروهای سکان به بیرون توانست به راه خود ادامه دهد. طبق نوشته های او، فریاد مردم به آسمان بلند شد، بعضی به خاطر سلامتی او گریه می کردند، عده ای هم از این که خطر از بیخ گوش اش گذشته بود، شاد بودند.
در کنار منظره ها زیبا، مابقی سفر با آزمایشات علمی و لحظات خطرناک همراه بود. جریان هوا به شدت او را به جلو و عقب می برد و یک بار هم به ارتفاع بالایی رفت که باعث لرزیدن او و حیوانات بالن شد، به طوری که روی لباس او قندیل بست و گربه اش نیز از شدت سرما بی حس شده بود. چیزی نمانده بود که خواب اش ببرد، اما با خوردن نوشیدنی خود را گرم کرد و سگ اش را هم در آغوش گرفت تا زنده بماند.
لوناردی بیش از 3 ساعت در آسمان بود و در مجموع 129 کیلومتر را طی کرد. در نهایت ساعت 5 بعد از ظهر در روستایی کوچک فرود آمد. او به ماجراجویی های خود ادامه داد و لقب هوانورد ماجراجو را از آن خود کرد؛ اما وقتی یکی از خدمه اش در حین کار جان خود را از دست داد، از انگلستان گریخت و به آمریکا رفت.
سفر او بر فراز لندن نه تنها برای شغل او، بلکه برای بالن سواری تاریخ ساز شد. لوناردی به عنوان مرد جسوری که به تنهایی به منطقه ها ناشناخته سفر نموده بود، مشهور شد. این معروفیت تا حدی رسید که حتی زنان، دامن لوناردی با تزیینات بالن روی آن می پوشیدند. او با بالن سواری پیروز اش توانست به مردم این کشور یک وسیله واقعا عالی و باشکوه را معرفی کند.
منبع: کجارو / atlasobscura.com