چرا استارتاپ مان مغلوب شد؟ - درگ فایل

گاهی اوقات تنها راه پیروزی، عبور از تجربه شکست است. افراد شاخصی در اکوسیستم استارتاپی دنیا وجود دارند که قبل از پیروزیت، شکست را پشت سر گذاشته اند. نمونه شاخص چنین رویکردی شکست بنیانگذار لینکدین، Reid Hoffman، است که در استارتاپ قبلی خود به نام SocialNet مغلوب شده بود؛ نکته ای که هافمن روی آن تأکید دارد، تجربیات ارزشمندی است که در شکست قبلی خود به دست آورده بود و قطعا در فرایند پیروزیت لینکدین تأثیر قابل توجهی داشتند.

همه ما به کرات این موضوع را شنیده ایم که میزان شکست استارتاپ ها بسیار زیاد است و این مسئله ممکن است برای کسانی که در آغاز راه اندازی کسب وکار خود هستند، تا حدی ترسناک به نظر برسد، اما اگر این نکته را در نظر بگیریم که تجربیات شکست همچون چراغی راه استارتاپ ها را روشن می نمایند، قطعا آشنایی با این تجربیات و خواندن سرگذشت شکست استارتاپ ها، می تواند فرصت بهبود و پیشرفت را برای کسانی که در آغاز راه هستند، فراهم کند.

در ادامه بخوانید :

5 کاری که باید بعد از شکست استارتاپ خود انجام دهید

30 آبان 98 284

درس های شکست استارتاپ آقای فورستر

19 تیر 97 342

از این منظر آشنایی با تجربیات شکست استارتاپ ها، باعث کاهش اشتباهات خواهد شد. بر همین اساس نیز در ادامه توجه شما را به 6 استارتاپ مغلوب شده جلب می کنیم که خواندن آنها خالی از لطف نخواهد بود.

Beepi؛ قربانی سوء مدیریت شد

استارتاپ آمریکایی Beepi بیشتر شبیه یک سرمایه گذاری امیدوارنماینده روی کاغذ بود تا اینکه بتواند در واقعیت نیز به اهداف توسعه ای خود دست یابد. این کمپانی که در قالب خرید و فروش اتومبیل های دست دوم کار خود را آغاز کرد، زمانی پا به بازار گذاشت که استارتاپ هایی از این دست پتانسیل زیادی برای رشد داشتند.

این کسب وکار فعالیت خود را به طور پیروزیت آمیزی ادامه داد و حتی در دور دوم نیز پیروز به جذب سرمایه 60 میلیون دلاری شد. استارتاپ Beepi در سال 2017 و با داشتن بیش از 4 سال سابقه فعالیت در صنعت خرید و فروش خودرو، از صحنه این تجارت کنار رفت.

حتی کوشش های شرکت DGDG که در حوزه فروش ماشین فعالیت می کرد، به منظور خریداری این استارتاپ به جایی نرسید و انتها این کسب وکار از بازار خرید وفروش ماشین کنار رفت. مهم ترین نکته ای که در فرایند شکست این کسب وکار وجود دارد، سوء مدیریت است، به طوری که می توان Beepi را نمونه کاملی از رهبری و مدیریت اشتباه قلمداد کرد.

شکی نیست که این استارتاپ رشد سریعی داشت و بنیانگذاران آن نیز توانستند سرمایه زیادی را در همین مدت کوتاه جمع آوری نمایند؛ اما آنها پیروز نشدند از این سرمایه مراقبت نموده و آن را در راه درستی صرف نمایند.

یکی از اشتباهات این کمپانی در راستای صرف هزینه ها، در نظر دریافت دستمزدهای بالا بود، به طوری که ماهانه 7 میلیون دلار را برای حقوق مدیران ارشد خود اختصاص داده بود. مهم ترین درسی که می توان از استارتاپی مثل Beepi آموخت، مدیریت هزینه هاست، واقعیت این است که اگر از پول به درستی مراقبت نکنیم، خرج خواهد شد.

مصرف نادرست سرمایه و ناکارآمدی در حوزه مدیریتی منجر به شکست استارتاپی شد که در زمان مناسب و با سرمایه قابل توجه کار خود را آغاز کرد؛ اما توانایی مدیریت هزینه ها و اداره کسب وکار خود را نداشت.

حتی گوگل هم شکست می خورد

اگرچه گوگل یکی از شرکت های بزرگ و پیروز دنیا به شمار می رود، اما در عین حال سهم قابل توجهی نیز در شکست دارد. پروژه Google Glass که به پروژه عینک گوگل نیز معروف شده بود، یکی از همین موارد است.

این پروژه که در سال2013 و در قالب یک برنامه تحقیقاتی کار خود را آغاز کرد، از نمونه های غیرپیروز پروژه های گوگل محسوب می گردد. گوگل گلس که از تکنولوژی واقعیت افزوده استفاده می کرد، در قالب عینک هایی بدون شیشه ارائه می شد که وزنی کمتر از عینک آفتابی داشتند و قادر به فیلمبرداری بودند؛ اما نکته اینجاست که این پروژه نوظهور که از سوی شرکت قدرتمندی مانند گوگل طراحی و اجرا شده بود، مغلوب شد و حال، سؤال اساسی این است که چرا یک پروژه هوشمند و پیشرفته، آن هم در دستان یک شرکت قدرتمند به شکست انجامید؟

شاید بتوان 3 دلیل اصلی برای شکست گوگل گلس ذکر کرد؛ اول اینکه این برنامه شاید تا حدی جلوتر از زمان خود حرکت نموده بود و بر این اساس، کاربرد چنین تکنولوژی ای در میان مخاطبان کمی زود بود؛ دوم اینکه عینک های مذکور نگرانی هایی را در رابطه با حریم خصوصی افراد ایجاد می کردند و دلیل سوم نیز گران بودن این محصول بود.

در واقع باید بگوییم پروژه ای مانند گوگل گلس، اگرچه نام و آوازه گوگل را در پشت خود داشت، نتوانست با مصرف نمایندگان ارتباط برقرار کند و ارزش واقعی خود به آنها نشان دهد.

نوآوری تنها زمانی می تواند منجر به پیروزیت یک کسب وکار گردد که به نفع مصرف نمایندگان عمل کند، در حالی که پروژه مذکور با هزینه بالایی که داشت و دغدغه هایی که ایجاد می کرد، نتوانست مخاطبان را جهت کاربرد خود قانع کند.

استارتاپی که قربانی Overfunding شد

هنگامی که در خصوص شکست استارتاپ ها صحبت می کنیم، شاید هیچ کدام در مقیاسی بزرگ تر از کمپانی انگلیسی Jawbone نباشند. این استارتاپ که در زمینه فراوری محصولاتی مانند هدست، اسپیکرهای بلوتوث و ردیاب های تناسب اندام فعالیت می کرد، کار خود را در سال 1999 آغاز کرد و با جمع آوری 930 میلیون دلار سرمایه، توسعه چشمگیری داشت.

حتی در ادامه کار نیز نظر سرمایه گذاران بیشتری را به سوی خود جلب کرد و پیروز به جمع آوری میلیون ها دلار شد، اما در نهایت در سال 2017 مغلوب شد و انحلال دارایی های خود را اعلام نمود.

بسیاری از کارشناسان معتقدند که دلیل اصلی شکست استارتاپ Jawbone، سرمایه گذاری بیش از حد احتیاج (Overfunding) بود. این اصطلاح زمانی به کار می رود که یک کسب وکار به صد در صد تأمین اقتصادی خود دست یافته باشد، اما کماکان فرایند جذب سرمایه را ادامه دهد.

استارتاپ مذکور نیز به رغم تأمین اعتبار خود، به جذب بودجه پرداخت و نیروی خود را به وسیله اعتباراتی که داشت، تأمین کرد؛ اما رشد این شرکت، یک رشد مصنوعی بود که تنها بر پایه پول شدت پیدا می کرد و بنابراین در درازمدت نتوانست در مقابل رقبای قدرتمند دیگری مانند سامسونگ دوام بیاورد و در نتیجه از صحنه تجارت به کنار رفت.

جالب است بدانید که این استارتاپ در سال 2018 از سوی CB Insights به عنوان دومین شرکتی که به رغم برخورداری از پشتیبانی VC مغلوب شده بود، شناخته شد. شاید مهم ترین درسی که بتوان از شکست این استارتاپ آموخت، این باشد که پول زیاد همواره هم خوب نیست. خصوصا اگر آینده محصولات یک کسب وکار روشن نباشد، به صرف داشتن سرمایه، نمی توان به پیروزیت دست یافت.

Yik Yak از قافله دیجیتال عقب ماند

هنگامی که استارتاپ Yik Yak در قالب یک برنامه چت ناشناس در سال2013 کار خود را در آتلانتا آغاز کرد، به سرعت پله های ترقی را پیمود و در میان مخاطبانی که گوشی های هوشمند در دست داشتند، محبوبیت زیادی به دست آورد.

سال 2013 سال رونق گوشی های هوشمند بود و طبیعتا طراحی و ارائه یک برنامه در زمینه چت، می توانست در میان دانشجویان و به طور کلی جوانان، محبوبیت زیادی به دست آورد اما چه شد که این استارتاپ خیلی زود از قله اوج و پیشرفت به پایین کشیده شد؟!

با ظهور رقبای قدرتمند دیگری که Snapchat در رأس آنها قرار داشت، افول استارتاپ Yik Yak نیز آغاز شد. نکته ای که در فرایند صعود و سقوط این استارتاپ وجود دارد، این است که اگرچه کسب وکار مذکور توانست یک فرایند مورد قبول را برای مخاطبان ارائه کند، اما در ادامه، با تغییر انتظارات هماهنگ نبود و پویایی و انعطاف لازم را نشان نداد؛ این در حالی بود که دیگر برنامه های مشابه مانند Tinder، Grindr و Snapchat با جذابیت بیشتری پا به میدان گذاشتند و در نتیجه در سال 2017 صدای Yik Yak در میان همهمه آنها خاموش شد.

در ادامه بخوانید :

شکست بازاریابی آنلاین

9 شهریور 98 2,402

بازاریابی غلط، عامل 70 درصد شکست های استارتاپی

17 شهریور 97 1,189

استارتاپ Yik Yak روی محور اولیه خود حرکت کرد و متوجه تغییرات نشد، در نتیجه نتوانست در مقابل انتظارات فزاینده دنیای دیجیتال جوابگو باشد و تغییرات لازم را به منظور بقای خود اعمال کند.

Canadadrugs؛ مشتریان خود را فریب می داد

استارتاپ کانادایی Canadadrugs ، در سال 2001 کار خود را در قالب تهیه و فروش اینترنتی دارو آغاز کرد، اما خیلی زود، به دلیل اقدامات غیرقانونی، از سوی دولت فدرال آمریکا تعطیل شد. این استارتاپ که تهیه داروهای سفارشی برای میلیون ها بیمار را در دستور کار خود قرار داده بود، پیش از آنکه بتواند پیروزیت خود را در سفارش و خرید اینترنتی دارو تثبیت کند، دچار سازوکارهای حقوقی شد و در نهایت از صحنه تجارت دارو به کنار رفت.

اشتباه اساسی این استارتاپ نقض قوانین بود، به طوری که مصوبات سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) را نادیده گرفت و مشتریان خود را فریب داد. به این صورت که به مردم می گفت این داروها در مراکز مورد تأیید سازمان غذا و دارو فراوری شده اند، در حالی که اینچنین نبود.

به همین دلیل نیز این کمپانی به فروش داروهای غیرمجاز متهم شده و از سوی دادستان های فدرال محکوم شد. ورود به حوزه حساسی مانند دارو احتیاج به تعهد کاری و رعایت قوانین و اخلاق دارد، چراکه در غیر این صورت، نه تنها جان مردم را به خطر می اندازد، بلکه مسائل قانونی ایجاد نموده و منجر به محکومیت خواهد شد.

اتخاذ فرایند غیرقانونی در استارتاپ Canadadrugs این نکته مهم را گوشزد می نماید که هیچ گاه نباید مشتریان را فریب داد، زیرا این امر نه تنها منجر به از دست دادن آنها خواهد شد، بلکه تبعات قانونی نیز در پی خواهد داشت.

Doppler Labs نتوانست محصول خود را مدیریت کند

استارتاپ Doppler Labs که به عنوان پرچمدار فروش هد فون ها و میکروفن های بی سیم شناخته می شد، کار خود را در سال 2017 و در سانفرانسیسکو آغاز کرد، اما در نهایت نتوانست این پرچم را در دستان خود حفظ کند و علی رغم 4سال فعالیت و جمع آوری بیش از 51 میلیون دلار سرمایه، طعم تلخ شکست را چشید.

در ادامه بخوانید :

این کارهارو بکن شکست نخور

25 شهریور 98 854

4 دلیل شکست استارتاپ ها

27 اردیبهشت 97 247

مهم ترین نکته ای که در شکست این استارتاپ قابل ذکر است، پیش بینی های نادرست صاحبان آن در زمینه فروش محصولات بود، به طوری که آنها فروش 100 هزار محصول را پیش بینی نموده بودند، اما تنها پیروز به فروش یک چهارم این تعداد شدند.

خطا در فراوری محصول و تأخیر در انتشار آن، از عوامل اصلی شکست این کسب وکار محسوب می شوند، گروه Doppler Labs محصولی را فراوری کردند که با وعده های آنها سازگار نبود و مشتریان خیلی زود متوجه شدند که محصولات این کمپانی تنها به مدت 2ساعت شارژ خود را نگه می دارند، در حالی که این ویژگی با محصول پیش بینی شده هماهنگی نداشت.

از سوی دیگر مسائلی که در فرایند فراوری محصول ایجاد شدند نیز منجر به تأخیر انتشار آن شد، به طوری که آنها فروش مهم فصل تعطیلات را از دست دادند.

فراوری محصول در حوزه های مربوط به سخت افزار، استانداردهای زیادی دارد و در نتیجه بسیار رقابتی است؛ بر این اساس، ورود به چنین زمینه هایی احتیاج به دقت، تخصص و ظرافت زیادی دارد، این در حالی است که استارتاپ Doppler Labs نتوانست استانداردهای محصولات خود را در یک بازار رقابتی پوشش دهد؛ بر همین اساس به کسب وکارهای نوپا توصیه می گردد، محصولی را که قادر به فروش آن نیستند، فراوری ننمایند، زیرا این محصول به فروش نمی رود و در نتیجه سرگذشتی مانند استارتاپ مذکور در انتظار آنها خواهد بود، به طوری که حجم زیادی از محصولات روی دست آنها باقی می ماند و نمی توانند به پیش بینی های فروش خود جامه عمل بپوشانند.